ابن قیس شیخ طوسی در رجال خویش وی را از یاران علی (ع) شمرده و گوید: در جنگ صفین پای خود رااز دست بداد. علامه در خلاصه گوید آنکه پایش در صفین قطع شد علقمه بن قیس بوده است نه حارث بن قیس. مامقانی گوید: منافاتی نیست بین این دو قول، چه در صفین پاهای بسیار بریده شده است (تنقیح المقال ج 1 ص 247)
ابن قیس شیخ طوسی در رجال خویش وی را از یاران علی (ع) شمرده و گوید: در جنگ صفین پای خود رااز دست بداد. علامه در خلاصه گوید آنکه پایش در صفین قطع شد علقمه بن قیس بوده است نه حارث بن قیس. مامقانی گوید: منافاتی نیست بین این دو قول، چه در صفین پاهای بسیار بریده شده است (تنقیح المقال ج 1 ص 247)
ابن قیس بن قلیسی بن ضیفی نخستین تبع از ملوک بنی حمیر یمن است. صاحب مجمل التواریخ والقصص ضمن شرح پادشاهی حمیربن سبا، نخستین پادشاه از قحطانیان گوید. ’اول کسی از قحطانیان او بود که پادشاهی کرد و به پیری رسید، و ملک بروی و فرزندانش بماند و بیرون از یمن ملک ایشان نبود، تا روزگاری دراز که پادشاهی با تبع نخستین افتاد، الحارث الرایش، و او را در کتاب سیرالملوک بمطاط گفتست و ذی الاسباب لقب، و در آن اول دو ملک بودند یکی بسبا و دیگر بحضرموت، و مردم اندکی طاعت داشتندی، تا رایش بیامد و بروی جمع شدند و تابع او گشتند، و پادشاهی صافی شد. پس او را تبع لقب از این نهادند. ’ و سپس در شرح پادشاهی حارث آرد: ’ملک الحارث الرایش مائه و خمس و عشرون سنه. الحارث بن قیس بن قلیسی بن صیفی بن سباالاصغر الحمیری، و میان او تا حمیربن سبا الاکبر پانزده پدر بود، و او را رایش از بهر آن خوانند که غزا و تاختن او بدور جایی برسید از یمن و سوی هندوان رفت، پس به آذربایگان آمد، و آنجا با افراسیاب (!) و ترکان حرب کرد و بهمه جایگاهش ظفر یافت، و یمانیان در عهد او توانگر شدند، و معنی رایش آن است که بدورجائی تاختن کرد و کند. و در کتاب المعارف خواندم که رایش از آنجا سوی زمین حرم و مکه آمد، و شعری گفت اندر ذکر ملوک از بعد، و فرزندان و ذکر پیغامبر ما صلی الله علیه وسلم یاد کرده است، در جمله بدین بیتها: و یملک بعد هم رجل عظیم نبی لایرخص فی الحرام یسمی احمداً یا لیت شعری اعمر بعد مخرجه بعام. و اندر روزگار او لقمن بن عاد خداوند کرکسان فرمان یافت’. رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 154و 155 و 433 و حبیب السیر جزو 4 ج 1 ص 193 شود
ابن قیس بن قلیسی بن ضیفی نخستین تبع از ملوک بنی حمیر یمن است. صاحب مجمل التواریخ والقصص ضمن شرح پادشاهی حمیربن سبا، نخستین پادشاه از قحطانیان گوید. ’اول کسی از قحطانیان او بود که پادشاهی کرد و به پیری رسید، و ملک بروی و فرزندانش بماند و بیرون از یمن ملک ایشان نبود، تا روزگاری دراز که پادشاهی با تبع نخستین افتاد، الحارث الرایش، و او را در کتاب سیرالملوک بمطاط گفتست و ذی الاسباب لقب، و در آن اول دو ملک بودند یکی بسبا و دیگر بحضرموت، و مردم اندکی طاعت داشتندی، تا رایش بیامد و بروی جمع شدند و تابع او گشتند، و پادشاهی صافی شد. پس او را تبع لقب از این نهادند. ’ و سپس در شرح پادشاهی حارث آرد: ’ملک الحارث الرایش مائه و خمس و عشرون سنه. الحارث بن قیس بن قلیسی بن صیفی بن سباالاصغر الحمیری، و میان او تا حمیربن سبا الاکبر پانزده پدر بود، و او را رایش از بهر آن خوانند که غزا و تاختن او بدور جایی برسید از یمن و سوی هندوان رفت، پس به آذربایگان آمد، و آنجا با افراسیاب (!) و ترکان حرب کرد و بهمه جایگاهش ظفر یافت، و یمانیان در عهد او توانگر شدند، و معنی رایش آن است که بدورجائی تاختن کرد و کند. و در کتاب المعارف خواندم که رایش از آنجا سوی زمین حرم و مکه آمد، و شعری گفت اندر ذکر ملوک از بعد، و فرزندان و ذکر پیغامبر ما صلی الله علیه وسلم یاد کرده است، در جمله بدین بیتها: و یملک بعد هم رجل عظیم نبی لایرخص فی الحرام یسمی احمداً یا لیت شعری اُعمر بعد مخرجه بعام. و اندر روزگار او لقمن بن عاد خداوند کرکسان فرمان یافت’. رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 154و 155 و 433 و حبیب السیر جزو 4 ج 1 ص 193 شود
ابن قیس. محدث است. (منتهی الارب). محدثان در تاریخ اسلام نه تنها ناقلان حدیث بودند بلکه با دقت علمی، فنی و تاریخی که در تحلیل روایات داشتند، به طور مؤثری در تصحیح، تطبیق و پالایش احادیث نقش آفرینی کردند. آن ها به بررسی دقیق راویان، تحلیل متون روایات و مقایسه با سایر منابع معتبر پرداخته و به دین اسلام کمک کردند تا منابع دینی اش بدون هیچ گونه تحریف به نسل های بعدی منتقل شود.
ابن قیس. محدث است. (منتهی الارب). محدثان در تاریخ اسلام نه تنها ناقلان حدیث بودند بلکه با دقت علمی، فنی و تاریخی که در تحلیل روایات داشتند، به طور مؤثری در تصحیح، تطبیق و پالایش احادیث نقش آفرینی کردند. آن ها به بررسی دقیق راویان، تحلیل متون روایات و مقایسه با سایر منابع معتبر پرداخته و به دین اسلام کمک کردند تا منابع دینی اش بدون هیچ گونه تحریف به نسل های بعدی منتقل شود.
ابن قیس اعور. ابن طاوس ’در تحریر طاوسی’ گوید: حرث بن قیس فقیهی جلیل بود. در خلاصۀ علامه و رجال کشی نیز نام وی آمده. برادرش ابی بن قیس در جنگ صفین کشته شد. و برادر دیگرش علقمه در این جنگ پای خود از دست بداد. (تنقیح المقال ج 1 ص 247)
ابن قیس اعور. ابن طاوس ’در تحریر طاوسی’ گوید: حرث بن قیس فقیهی جلیل بود. در خلاصۀ علامه و رجال کشی نیز نام وی آمده. برادرش ابی بن قیس در جنگ صفین کشته شد. و برادر دیگرش علقمه در این جنگ پای خود از دست بداد. (تنقیح المقال ج 1 ص 247)